محل تبلیغات شما

دقیقا واقعیت زندگی رو تو همین روزا متوجه ام.بقیه روزا همش در حال گول زدن خودم هستم.یا میخوام یه جور دیگه و بهتری تصور کنم.

زندگی به همین غلطت غمگینه.به همین غلظت بی معنیه.ولی بعضی وقتا من انتخاب می کنم و میخوام یا مجبور میشم که اینطور نباشه و سرم رو گرم موضوعاتی می کنم یا میشه که اینارو نمیبینم یا کمتر میبینم.و بعضی وقتام میخوام ولی نمیشه و خواست من فقط، کافی نیست.

نیرو و انرژی من محدوده.و بعضی وقتا هم هیچ منبع شارژ انرژی ای ندارم.شاید بیشتر وقتا.

بعضی وقتام فکر می کنم شاید من از اون دسته آدمای ریشارژ ِایبل نیستم! ینی یه چیزی مثل باتریای معمولی ام که با یه منبع محدود و غیر قابل افزایش به دنیا اومدم.

تنها چیزی که تغییر می کنه این منبع نیرو و انرژیه که داره کم میشه تا تموم شه.و حس می کنم فقط کم میشم و زیاد شدنی وجود نداره.یه روند کاملننننن نزولی

زندگی روی دیگه ای نداره.روی دیگه ش منم.ماییم.


+کاش وقتی دم از دوستی و دوست داشتن می زنیم درکی هم ازش داشته باشیم.

+اول از افعال جمع استفاده کردم ولی بعدش ویرایش شد! جهت اینکه یادم بمونه!

+بی حوصلم و منتظر میشم این روزا هم بگذره طبق معمول.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها